به گزارش نوبر خبر؛ فصل 97-96 یکی از عجیب ترین فصل هایی بود که تراکتور آن را پشت سر گذاشت. این تیم که با پنجره های بسته نقل و انتقالاتی دست و پنجه نرم می کرد در مقاطعی از فصل حتی خطر سقوط را هم احساس نمود اما در نهایت با رتبه دهم به کار خود پایان داد؛ رتبه ای که برای هوادارانش غیرقابل قبول بود. آنها که همواره طی سال های اخیر تراکتور را تیمی مدعی دیده بودند برای نجات تیم شان پیگیر اخباری شدند که حاکی از خصوصی سازی تراکتور بود. “برای خرید تراکتور لطفا با ۱۷۸ میلیارد تومان سرمایه اولیه وارد شوید.” این اولین تابلو مقابل خریداران باشگاه بود که کار را سخت می کرد. به این ترتیب خیلی زود خریداران غربال شدند و در نهایت مالکیت باشگاه به محمدرضا زنوزی رسید؛ مالکی که کارنامه قابل قبولی در گسترش فولاد به عنوان الگویی برای باشگاه های خصوصی فوتبال ایران داشت.
هفته ها پیش از پایان لیگ برتر 97-96 زمزمه ها در این مورد آغاز شده بود. نام های سرشناسی برای به دست گرفتن مالکیت باشگاه تراکتور مطرح شدند که هر یک بنا به دلایلی کنار کشیدند؛ در همان روزها نام محمدرضا زنوزی نیز به عنوان مالک احتمالی تراکتورمطرح شد که این موضوع با اهدای یک هواپیما به این باشگاه از سوی هواپیمایی آتا رنگ و بویی جدی تر به خود گرفت. اما با پایان لیگ برتر این جریانات به جای اینکه پررنگ تر شوند رو به کم رنگ تر شدن آوردند تا اینکه سرانجام مشخص شد برای واگذاری باشگاه تراکتور به بخش خصوصی قرار است فراخوانی انجام شده و از طریق مزایده، مالک احتمالی این باشگاه مشخص شود. زنوزی روز 22 اردیبهشت درخواست خود را به صورت رسمی به باشگاه تراکتور ارائه کرد و روز پنجم خرداد ماه به عنوان مالک این باشگاه انتخاب شد.
او پس از اینکه مالکیت تراکتور را به عهده گرفت در گام اول 150 هزار دلار بدهی ساغلام را پرداخت کرد تا نشان دهد با دست پر آمده است تراکتور طی سه فصل با زنوزی یک حضور در آسیا را تجربه کرده و یک بار هم فاتح جام حذفی فوتبال ایران شده است، این تیم اما طی سه فصل اخیر نتوانسته به صورت متوالی از آغاز تا پایان فصل خود را در کورس رقابت برای قهرمانی حفظ کند. مالک تراکتور در اولین صحبت هایش، وعده های جذابی داد که در ادامه می خواهیم در پایان` سال سوم نگاهی به آنها داشته باشیم:
قهرمانی در لیگ برتر؛ هدف کوتاه مدتی که عملی نشد
زنوزی در صحبت هایی که طی ماه های ابتدایی حضورش در تراکتور داشت، بارها به این موضوع اشاره کرد که تیمی برای قهرمانی در لیگ برتر خواهیم ساخت؛ اتفاقی که رخ دادن آن موجب تحقق رویای میلیون ها هوادار تراکتور خواهد بود. او طی مصاحبه ای در روزهای ابتدایی مالکیتش در تراکتور گفته بود: “تصمیم ما در مورد بازیکن این است که بهترین و شایسته ترین بازیکنان را جذب کنیم. سه بازیکن خارجی طراز اول را به خدمت خواهیم گرفت، این بازیکنان کسانی خواهند بود که تا کنون در فوتبال ایران چنین بازیکنانی حضور نیافته اند. ما تیم را برای قهرمانی در لیگ برتر خواهیم بست که بتواند سال آینده نیز در آسیا حرف هایی برای گفتن داشته باشد. رسیدن به هدف یاد شده با خرید بازیکنان و مربی طراز اول در کوتاه مدت شدنی است.”
تراکتور به ویژه در دو فصل ابتدایی مالکیت زنوزی بازیکنان و مربیان گرانقیمت و سرشناسی به خدمت گرفت اما نتوانست به هدفی که تحقق آن در کوتاه مدت، وعده زنوزی بود دست پیدا کند. این تیم در اولین فصل خصوصی شدن با رتبه پنجم کار خود را به پایان رساند که با توجه به رتبه دهم فصل قبل تر، قابل قبول به نظر می رسید؛ البته تراکتوری ها در همان فصل تا هفته های پایانی در حد یک مدعی بودند ولی اتفاقات بازی با سپیدرود همه چیز را به یک باره تغییر داد. آنها سال دوم را با رتبه چهارم به پایان رساندند و در سال سوم هم این رتبه را تکرار کردند؛ رتبه ای که طی 6 سال اخیر 3 بار برای تراکتور تکرار شده است.
ساخت ورزشگاه اختصاصی؛ با این شرایط شدنی بود؟
چند ماه پس از خرید تراکتور، زنوزی خبر از احداث ورزشگاه اختصاصی برای این باشگاه داد. او طی گفت و گویی در این مورد گفت: “یکی از اهداف ما از دیدار با شهردار تبریز بررسی مکان مناسب جهت احداث استادیوم اختصاصی بود که در این خصوص بحث و تبادلنظر شد. مقرر شد تا آقای شهردار در این خصوص اقدامات لازم را انجام دهند و زمینهایی که پیشنهاد میشود، مورد بررسی قرار گیرد.معتقدم باید برای احداث ورزشگاه اختصاصیمان مکانی انتخاب کنیم تا دسترسی بسیار خوبی برای هواداران داشته باشد و مردم بهراحتی بتوانند در ورزشگاه حضور پیداکرده و بعد از پایان بازی نیز از ورزشگاه خارج و به خانههای خود بازگردند. جوانب این امر بررسی و انشاءالله در طی دو ماه آینده با اعلام نتایج آن، اطلاعرسانی خواهد شد.” این مورد با وجود اینکه در مقطع یاد شده با توجهات بسیار مواجه شد اما با گذشت زمان به فراموشی سپرده شد. البته با توجه به شرایط اقتصادی فعلی، عملی شدن این وعده توسط مالک باشگاه تراکتور بسیار سخت بود و انتظار هم نمی رفت که در عرض سه سال شاهد افتتاح ورزشگاه جدید تراکتور باشیم. البته در تراکتوری ها پس از خصوصی شدن، صاحب زمین تمرین و ساختمان اختصاصی بسیار بهتری واقع در بنیان دیزل تبریز شدند که از نظر امکانات قابل مقایسه با شرایط قبلی شان نبود.
تراکتور کهکشانی؛ فرمول موفقیت این نبود
تراکتور در اولین فصل خصوصی سازی اش دست به خریدهای بسیار بزرگی زد؛ خریدهایی که با توجه به بالا رفتن سرسام آور نرخ ارز در سال های اخیر، تدام شان ممکن نبود. زنوزی برای کهکشانی کردن تراکتور دست به جیب شد و اشکان دژاگه، مسعود شجاعی، احسان حاج صفی، آنتونی استوکس، لی اروین، یوکی سوگیتا و چندین بازیکن دیگر را در اولین فصل جذب کرد. پرداخت دلاری مبلغ قرارداد این بازیکنان، هزینه بسیار بالایی روی دست زنوزی گذاشت. قراردادهای عجیب و بحث برانگیزی که محکومیت های میلیاردی برای تراکتور به همراه داشت در طی 2 سال اخیر به اوج خود رسید که کمی عجیب بود.
با توجه به اینکه هزینه های تراکتور به صورت شخصی پرداخت می شد، تصور بر این بود که در عقد و نگارش قراردادها وسواس و دقت بیشتری صورت بگیرد اما در عمل شاهد کلکسیونی از محکومیت هایی بودیم که برای یک تیم حرفه ای در قواره تراکتور قابل قبول نبود. البته همان گونه که علیپور، مدیرعامل اسبق تراکتور در صحبت های اخیر خود گفت، بسیاری از فرایندهای اداری صورت گرفته در باشگاه بدون اطلاع زنوزی صورت می گیرد و این گفته منطقی به نظر می رسد چون هیچ فرد عاقلی دوست ندارد به خود ضرر بزند؛ این شرایط یک تناقض بزرگ در بین صحبت های ابتدایی زنوزی دارد، جایی که او گفته بود تمامی قراردادها با نظارت مستقیم او عقد می شوند و به هیچ عنوان اجازه دخل و تصرفی را در آن ها نمی دهد. با بیشتر شدن این مشکلات، زنوزی تصمیم گرفت در سیاست های خود تغییراتی را ایجاد کنند چرا که ستاره ها تیم را قهرمان نکردند. فرمول فعلی که از سال گذشته آن را با وضوح بیشتری شاهد هستیم، ساخت تیمی متعادل با مهره هایی نزدیک به هم از نظر سطح فنی است.
نقطه ضعف بزرگ؛ مقصر یا مقصرین؟!
جان توشاک، جورج لیکنز، مصطفی دنیزلی، محمد تقوی، احد شیخ لاری، ساکت الهامی، مسعود شجاعی، علیرضا منصوریان، رسول خطیبی، فیروز کریمی و فراز کمالوند تمامی سرمربیان (دائمی و موقت) دوران حضور زنوزی در تراکتور هستند. بدون محاسبه کمالوند که سرمربی فصل آینده تراکتور است، این تیم در طول 3 فصل اخیر 3.3 مربی به ازای هر فصل روی نیمکت خود دیده است که آمار بسیار عجیبی برای یک تیم حرفه ای به شمار می رود. البته رفت و آمد مدیران هم در باشگاه تراکتور دست کمی از این موضوع ندارد چرا که این باشگاه به اندازه همین مربیان، مدیر عوض کرده و ثبات واژه ای کاملا ناآشنا در میان تراکتوری ها به شمار می رود. قطعا تا پیدا کردن نقشه راه مناسب و نفراتی که بتوانند با سیستم مالکیت خصوصی خود را وفق دهند تغییرات ناگزیر است اما پس از گذشت 3 فصل، تغییرات همچنان ادامه دارد و این به هیچ عنوان قابل قبول نیست.
البته نباید این موضوع را هم فراموش کنیم که تنها مقصر در این تغییرات مالکیت باشگاه و شخص زنوزی نیست چرا که مدت زیادیست افکار عمومی در فوتبال آذربایجان صبر خود را از دست داده اند و توجه بیش از اندازه به فضای مجازی در نزد برخی از مدیران و مربیان به گسترش این بی ثباتی افزوده است. کمالوند هم در اولین صحبت های خود به این موضوع اشاره کرده و از بی اعتنایی کامل خود به فضای مجازی سخن گفت؛ فضایی که به اعتقاد او به بسیاری از مربیان تراکتور ضربه زد.
از بورس و تراپ تا اعتصاب شبانه
محمدرضا زنوزی در مجموعه گسترش فولاد، یکی از موفق ترین تجربه های خصوصی سازی ورزشی کشور را رقم زد. ورزشگاه اختصاصی با تمامی امکانات که کی روش در موردش گفته بود: “تنها عیب بنیان دیزل آن است که نمی توانیم به تهران منتقلش کنیم!”، ثبات مالی قابل توجه که گسترش را به تنها باشگاه بدون شاکی در فوتبال ایران تبدیل کرده و خیلی از موارد دیگر، رویایی بزرگی را در مغز زنوزی پدید آورده بود؛ رویایی که این بار هیجان بیشتری داشت. او در نقل قول معروفی گفته بود که اگر گسترش قهرمان شود نهایتا 500 نفر خوشحال می شوند اما اگر تراکتور قهرمان شود، میلیون ها ترک زبان خوشحال خواهند شد؛ این یک انگیزه پر هیجان برای مالکی بود که تجربه و قدرت مالی لازم برای این کار را در خود می دید. وعده های جذابی چون ورود سهام تراکتور به بورس و ارائه آن به هواداران، اپلیکیشن تراپی که با سر و صدای زیادی رونمایی شد اما هیچ کاربردی ندارد و… از دیگر مواردی هستند که در طول این سه سال به سرانجام نرسیده اند.
تراکتور این فصل را در حالی به پایان رساند که بازیکنانش در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات، شب قبل از بازی اعتصاب کردند و در حال حاضر هم معدود ستاره هایی که در تیم بودند هر کدام در حال مذاکره با باشگاه های دیگر هستند. باید بیینم در شرایط، نسخه زنوزی برای تراکتور چه خواهد بود؟ خیلی ها می گویند او دیگر خسته شده و نمی خواهد تیم داری کند. بین هواداران هم نظرات متفاوت است؛ عده ای به زمان تحویل گرفتن تیم اشاره می کنند و زنوزی را ناجی می دانند اما عده ای از درجا زدن تیم خسته شده و خواستار تغییر سیاست ها هستند.
دیدگاهتان را بنویسید